| 			
 کاروان دل  | 
 
 
 اين جان به لب رسيده را دريابيد چندي ست که دلتنگ شهادت هستم اين از همه جا بريده را دريابيد  [ ۱۳۹۲/۱۱/۱۳ ]  [ 9:6 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
چون ابر سیاهی شده سنگین بارم این گونه ز شرمساری ام ميبارم جود و کرمت اميدوارم کرده ور نه به چه روی من به تو روی آرم 
 هر لحظه و دم به دم، ظَلَمتُ نَفسِی من ماندم و بار غم، ظَلَمتُ نَفسِی گفتی که اگر توبه شکستی بازآ صد بار شکسته ام، ظَلَمتُ نَفسِی 
 بی توشه و زاد راه، ما لا اَبکِی رویم ز گنه سیاه، ما لا اَبکِی در نامه ي اعمال من سرگشته یک حُسن نمانده آه ما لا اَبکِی 
 من آمده ام توشه ای از آهم ده سوز نفس و اشک سحرگاهم ده هر چند تمام کرده ای نعمت را یک بار دگر به کربلا راهم ده 
 آیت الله شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکی رحمه الله از علمای ربّانی و صاحب کراماتي بود که ارادت ويژه اي به خاندان رسالت و حضرت سيدالشهدا عليه السلام داشت. این عارف وارسته هر سال دهة محرم در منزل خود مجلس روضه برپا می داشت و بسیار گریه می کرد و یاد مصائب امام حسین عليه السلام برایش جگرسوز بود. نقل کرده اند وقتی ايشان از دنیا رفت، یکی از بزرگان او را در عالم خواب دید و احوالش را جويا شد. پاسخ داد: وقتی مرا در قبر نهادند دو فرشته نکیر و منکر برای سوال و جواب آمدند. ازتوحید و نبوت سوال کردند، جواب دادم تا این که از امامان پرسیدند: نام امیر مومنان عليه السلام را به زبان آوردم که امام اول من است، سپس از امام حسن عليه السلام نام بردم؛ ولی وقتی که نام امام حسین عليه السلام را به عنوان امام سومم به زبان آوردم بی اختیار گریه کردم، آن دو فرشته نیز منقلب شده و گريستند. سپس به یکدیگر گفتند: آزادش کنیم کار این آقا با امام حسین عليه السلام است دیگر نیازی به سوال نیست. مرا آزاد نمودند و رفتند و اینک می بینی که شاد و خرسندم و در جایگاه خوبی هستم. 
 کرامات امام حسین عليه السلام ص 178 
  [ ۱۳۹۲/۰۷/۲۲ ]  [ 9:30 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِيَامِي فِيهِ بِالشُّكْرِ وَ الْقَبُولِ عَلَى مَا تَرْضَاهُ وَ يَرْضَاهُ الرَّسُولُ مُحْكَمَةً فُرُوعُهُ بِالْأُصُولِ بِحَقِّ سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ. خدايا روزه ام را در اين ماه، بر پايه آنچه تو و پيامبر آن را مى پسندد مورد سپاس و پذيرش قرار ده، درحالى كه فروعش بر اصولش استوار باشد، به حق سرورمان محمّد و اهل بيت پاكش، و سپاس خداى را پروردگار جهانيان. 
 گفتم که برای خاطر او بايد ... گفتم ببرم توشه ي نيکی شايد ... افسوس نماند فرصتی تا حتی ... هيهات که عمر رفته کی باز آيد؟  [ ۱۳۹۲/۰۵/۱۷ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ غَشِّنِي فِيهِ بِالرَّحْمَةِ وَ ارْزُقْنِي فِيهِ التَّوْفِيقَ وَ الْعِصْمَةَ وَ طَهِّرْ قَلْبِي مِنْ غَيَاهِبِ التُّهَمَةِ يَا رَحِيما بِعِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ خدايا در اين ماه با رحمتت فروگير و توفيق و خود نگهدارى نصيبم كن، و از تيرگي هاى تهمت دلم را پاك گردان، اى مهربان به بندگان با ايمان. 
 عالم همه در سير کمال ست اي دوست در کشف حقايقي زلال ست اي دوست زنگار دل ماست وبال پر ما آئينه شدن شرط وصال ست اي دوست  [ ۱۳۹۲/۰۵/۱۶ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّي فِيهِ مِنَ النَّوَافِلِ وَ أَكْرِمْنِي فِيهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ وَ قَرِّبْ فِيهِ وَسِيلَتِي إِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ الْوَسَائِلِ يَا مَنْ لا يَشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّينَ خدايا بهره ام را در اين ماه از مستحبات فراوان كن، و مرا با تحقق درخواستها اكرام فرما، و از ميان وسايل وسيله ام را به سويت نزديك كن، اى كه پافشارى اصرارورزان مشغولش نسازد. 
 شوری به دل پر تب و تابم دادی همواره تو رزق بی حسابم دادی هر چند اطاعتت نکردم هرگز هربار که خواندمت جوابم دادی  [ ۱۳۹۲/۰۵/۱۵ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ فَضْلَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ صَيِّرْ أُمُورِي فِيهِ مِنَ الْعُسْرِ إِلَى الْيُسْرِ وَ اقْبَلْ مَعَاذِيرِي وَ حُطَّ عَنِّيَ الذَّنْبَ وَ الْوِزْرَ يَا رَءُوفا بِعِبَادِهِ الصَّالِحِينَ خدايا در اين ماه فضيلت شب قدر را روزى ام ساز، و كارهايم را از سختى به آسانى برگردان، و پوزش هايم را بپذير، و گناه و بار گران را از گرده ام بريز، اى مهربان به بندگان شايسته. 
 بگذار که بنده تو خُرسند آید بر روی لبش دوباره لبخند آید دریاب مرا به رحمتت روزی که در پاسخ تو زبان من بند آید  [ ۱۳۹۲/۰۵/۱۴ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ اجْعَلْ سَعْيِي فِيهِ مَشْكُورا وَ ذَنْبِي فِيهِ مَغْفُورا وَ عَمَلِي فِيهِ مَقْبُولا وَ عَيْبِي فِيهِ مَسْتُورا يَا أَسْمَعَ السَّامِعِينَ خدايا كوششم را در اين ماه مورد سپاس، و گناهم را آمرزيده، و عملم را پذيرفته، و عيبم را پوشيده قرار ده، اى شنواترين شنوايان. 
 ره توشه ي من نيست به جز حیرانی جز معصیت و جهالت و نادانی شد آخر کار من، ولي دلگرمم با لطف تو که تُبدِئُ بِالاِحسانِي  [ ۱۳۹۲/۰۵/۱۳ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مُحِبّا لِأَوْلِيَائِكَ وَ مُعَادِيا لِأَعْدَائِكَ مُسْتَنّا بِسُنَّةِ خَاتَمِ أَنْبِيَائِكَ يَا عَاصِمَ قُلُوبِ النَّبِيِّينَ خدايا مرا در اين ماه دلبسته اوليا، و دشمن دشمنانت قرار ده، و آراسته به راه و روش خاتم پيامبرانت گردان، اى نگهدارنده دلهاى پيامبران. 
 ديدم همه جا شکوه آياتت را الطاف تو را، جود و کراماتت را یا رب به علی بن حسینت سوگند بر من بگشا باب مناجاتت را  [ ۱۳۹۲/۰۵/۱۲ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ فِيهِ مَا يُرْضِيكَ وَ أَعُوذُ بِكَ مِمَّا يُؤْذِيكَ وَ أَسْأَلُكَ التَّوْفِيقَ فِيهِ لِأَنْ أُطِيعَكَ وَ لا أَعْصِيَكَ يَا جَوَادَ السَّائِلِينَ خدايا در اين ماه آنچه تو را خشنود مى كند از تو درخواست مى كنم، و از آنچه تو را ناخشنود مى كند به تو پناه مى آورم، و از تو در اين ماه توفيق اطاعت و ترك نافرمانى ات را خواستارم، اى بخشنده به نيازمندان. 
 با اشک دو عين یا قدیم الاحسان با این همه دِین یا قدیم الاحسان ما آمده ایم تا ببخشی ما را امشب به حسین یا قدیم الاحسان  [ ۱۳۹۲/۰۵/۱۱ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ اغْسِلْنِي فِيهِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الْعُيُوبِ وَ امْتَحِنْ قَلْبِي فِيهِ بِتَقْوَى الْقُلُوبِ يَا مُقِيلَ عَثَرَاتِ الْمُذْنِبِينَ خدايا در اين ماه از گناهانم شست وشويم ده، و از عيبها پاكم كن، و دلم را به پرهيزكارى دلها بيازماى، اى ناديده گيرنده لغزشهاى اهل گناه. 
 ماندیم همه شب زده و سرگردان آن صبحِ سپید را مقدّر گردان ما قوم خطا کار پشیمان هستیم مولامان را دگر به ما برگردان  [ ۱۳۹۲/۰۵/۱۰ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أَبْوَابَ فَضْلِكَ وَ أَنْزِلْ عَلَيَّ فِيهِ بَرَكَاتِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِكَ وَ أَسْكِنِّي فِيهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِكَ يَا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّينَ خدايا در اين ماه درهاى فضلت را به روى من بگشا، و بركاتت را بر من نازل فرما، و به موجبات خشنودى ات موفقم بدار، و در ميان بهشتهايت جايم ده، اى برآورنده خواهش درماندگان. 
 چشم من و لطف بيکرانت ارباب قلب من و شوق آستانت ارباب رفته ست جواني و فقط آهي هست درياب مرا جان جوانت ارباب  [ ۱۳۹۲/۰۵/۰۹ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ دَلِيلا وَ لا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِيهِ عَلَيَّ سَبِيلا وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ لِي مَنْزِلا وَ مَقِيلا يَا قَاضِيَ حَوَائِجِ الطَّالِبِينَ خدايا در اين ماه براى من به سوى خشنودى ات دليلى قرار بده، و براى شيطان راهى به سوى من قرار مده، و بهشت را منزل و آسايشگاهم قرار ده، اى برآورنده حاجات خواهندگان. 
 در چشم ترم ترنم احساس است اين اشک که قيمتي تر از الماس است صد شکر امان نامه ي من از آتش در دست پر از سخاوت عباس است  [ ۱۳۹۲/۰۵/۰۸ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي فِيهِ أَبْوَابَ الْجِنَانِ وَ أَغْلِقْ عَنِّي فِيهِ أَبْوَابَ النِّيرَانِ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ يَا مُنْزِلَ السَّكِينَةِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ خدايا در اين ماه درهاى بهشت هايت را به رويم باز كن، و درهاى آتش دوزخ را به رويم ببند، و به تلاوت قرآن موفقم بدار، اى فرو فرستنده آرامش در دل مؤمنان. 
 ستار عیوب من الهی العفو غفار ذنوب من الهی العفو تو غیر بدی ندیدی از من يک عمر بخشنده ي خوب من الهی العفو  [ ۱۳۹۲/۰۵/۰۷ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِيهِ حَظِّي مِنْ بَرَكَاتِهِ وَ سَهِّلْ سَبِيلِي إِلَى خَيْرَاتِهِ وَ لا تَحْرِمْنِي قَبُولَ حَسَنَاتِهِ يَا هَادِيا إِلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ خدايا در اين ماه بهره ام را از بركت هايش كامل گردان، و راهم را به سوى نيكي هايش هموار نما، و از پذيرفته خوبي هايش محرومم مساز، اى هدايت كننده به سوى حق آشكار. 
 این عمر گذشت و ماند بر لبها آه دستم شده از دامن دنيا کوتاه جز رحمت تو مگر پناهی مانده؟ یا فاطمه اشفعی لنا عندالله  [ ۱۳۹۲/۰۵/۰۶ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ نَبِّهْنِي فِيهِ لِبَرَكَاتِ أَسْحَارِهِ وَ نَوِّرْ فِيهِ قَلْبِي بِضِيَاءِ أَنْوَارِهِ وَ خُذْ بِكُلِّ أَعْضَائِي إِلَى اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِكَ يَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِينَ خدايا مرا در اين ماه به بركتهاى سحرهايش آگاه كن، و دلم را با روشنايى انوارش روشنى بخش، و تمام اعضايم را به پيروى آثارش بگمار، به نروت اى نوربخش دلهاى عارفان. 
 چنديست دلم هوائي پرواز است اما به هواي اين قفس دمساز است نشنيده اي «ارْجِعِى إِلىَ رَبِّك» را؟ اي نفس! در باغ شهادت باز است  [ ۱۳۹۲/۰۵/۰۵ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ اهْدِنِي فِيهِ لِصَالِحِ الْأَعْمَالِ وَ اقْضِ لِي فِيهِ الْحَوَائِجَ وَ الْآمَالَ يَا مَنْ لا يَحْتَاجُ إِلَى التَّفْسِيرِ وَ السُّؤَالِ يَا عَالِما بِمَا فِي صُدُورِ الْعَالَمِينَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ خدايا مرا در اين ماه به سوى كارهاى شايسته هدايت فرما، و حاجتها و آرزوهايم را برآور، اى آن كه نياز به روشنگرى و پرسش ندارد، اى آگاه به آنچه در سينه جهانيان است بر محمّد و خاندان پاكش درود فرست. 
 برده ست مرا چنان عدو، خَلِّصنِي در ظلمت و جهل خود فرو، خَلِّصنِي عمريست اسير بند نفسم، اي واي يارب به نبي و آل او خَلِّصنِي  [ ۱۳۹۲/۰۵/۰۴ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ وَفِّقْنِي فِيهِ لِمُوَافَقَةِ الْأَبْرَارِ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مُرَافَقَةَ الْأَشْرَارِ وَ آوِنِي فِيهِ بِرَحْمَتِكَ إِلَى [فِي] دَارِ الْقَرَارِ بِإِلَهِيَّتِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ خدايا مرا در اين ماه به همراهى و همسويى با نيكان توفيق ده، و از همنشينى با بدان دور بدار و به حق رحمتت به خانه آرامش جايم ده، و به پرستيدگى ات اى پرستيده جهانيان. 
 دیدند همه گناه و عصیان از من بی مهری و بد قولي و کفران از من مردم همه رانده اند من را از خود یارب تو فقط روی مگردان از من  [ ۱۳۹۲/۰۵/۰۳ ]  [ 7:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ طَاعَةَ الْخَاشِعِينَ وَ اشْرَحْ فِيهِ صَدْرِي بِإِنَابَةِ الْمُخْبِتِينَ بِأَمَانِكَ يَا أَمَانَ الْخَائِفِينَ خدايا در در اين ماه طاعت فروتنان را نصيبم كن، و سينه ام را براى انابه همانند بازگشت خاضعان باز كن به امان دادنت اى امان ده هراسندگان. 
 این بنده ي رو سیاه بر ميگردد از جاده ي اشتباه بر ميگردد افتاده ز پا اگرچه در بی راهه یک روز ولی به راه بر ميگردد  [ ۱۳۹۲/۰۵/۰۲ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ لا تُؤَاخِذْنِي فِيهِ بِالْعَثَرَاتِ وَ أَقِلْنِي فِيهِ مِنَ الْخَطَايَا وَ الْهَفَوَاتِ وَ لا تَجْعَلْنِي فِيهِ غَرَضا لِلْبَلايَا وَ الْآفَاتِ بِعِزَّتِكَ يَا عِزَّ الْمُسْلِمِينَ خدايا مرا در اين ماه بر لغزشها سرزنش مكن، و از خطاها و افتادن در گناهان دور بدار، و هدف بلاها و آفات قرار مده، به عزّتت اى عزّت مسلمانان. 
 با قبح گناه سوز آهم گم شد در شام سياه، آه، ماهم گم شد چشم و دل من به نور تو روشن بود غافل شدم از تو باز راهم گم شد  [ ۱۳۹۲/۰۵/۰۱ ]  [ 1:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي فِيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَ الْأَقْذَارِ وَ صَبِّرْنِي فِيهِ عَلَى كَائِنَاتِ الْأَقْدَارِ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِلتُّقَى وَ صُحْبَةِ الْأَبْرَارِ بِعَوْنِكَ يَا قُرَّةَ عَيْنِ الْمَسَاكِينِ خدايا مرا در اين ماه از آلودگي ها و ناپاكي ها پاك كن، و بر شدني هاى مورد تقديرت شكيبايم گردان، و به پرهيزگارى و هم نشينى با نيكان توفيقم ده، به يارى ات اى نور چشم درماندگان 
 از هر چه که هست جز خودت دورم کن لبريز حضور، غرق در نورم کن اين قافله ي عمر که از دستم رفت با قافله ي حسين محشورم کن  [ ۱۳۹۲/۰۴/۳۱ ]  [ 4:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ زَيِّنِّي فِيهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِي فِيهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْكَفَافِ وَ احْمِلْنِي فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّي فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِينَ خدايا مرا در اين ماه به پوشش و پاكدامنى بياراى، و به لباس قناعت و اكتفا به اندازه حاجت بپوشان و بر عدالت و انصاف وادارم نما، و مرا در اين ماه از هرچه مى ترسم ايمنى ده، به نگهدارى ات اى نگهدارنده هراسندگان. 
 هم طعنه به علم بی عمل خواهد زد هم رو سِيَهیم را مثل خواهد زد جز تو که پناهِ این فراری گردد وقتی در خانه را اَجل خواهد زد  [ ۱۳۹۲/۰۴/۳۰ ]  [ 4:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَيَّ فِيهِ الْإِحْسَانَ وَ كَرِّهْ إِلَيَّ فِيهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيَانَ وَ حَرِّمْ عَلَيَّ فِيهِ السَّخَطَ وَ النِّيرَانَ بِعَوْنِكَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ خدايا در اين ماه نيكى را پسنديده من گردان، و نادرستي ها و نافرماني ها را مورد كراهت من قرار ده، و خشم و آتش برافروخته را بر من حرام گردان به يارى ات اى فريادرس دادخواهان. 
 این عبد پر از خوف و رجا را دریاب درياب غريب آشنا را درياب زنداني نفس خود شدم يا الله این بنده ي تحبس الدّعا را دریاب  [ ۱۳۹۲/۰۴/۲۹ ]  [ 4:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيْكَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْفَائِزِينَ لَدَيْكَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ إِلَيْكَ بِإِحْسَانِكَ يَا غَايَةَ الطَّالِبِينَ خدايا مرا در اين ماه از توكل كنندگان، و از رستگاران نزد خود، و از مقرّبان درگاهت قرار بده، به احسانت اى هدف جويندگان. 
 آموخته ام تو را به جودت خواندن در بارگه لطفِ تو اشک افشاندن رحمانی و نیست در مرامت هرگز از بنده ي رو سیاه روگرداندن  [ ۱۳۹۲/۰۴/۲۸ ]  [ 4:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِيهِ نَصِيبا مِنْ رَحْمَتِكَ الْوَاسِعَةِ وَ اهْدِنِي فِيهِ لِبَرَاهِينِكَ السَّاطِعَةِ وَ خُذْ بِنَاصِيَتِي إِلَى مَرْضَاتِكَ الْجَامِعَةِ بِمَحَبَّتِكَ يَا أَمَلَ الْمُشْتَاقِينَ خدايا براى من در اين ماه بهره اى از رحمت گسترده ات قرار ده، و به جانب دلايل درخشانت راهنمايى كن، و به سوى خشنودى فراگيرت متوجه كن، به مهرت اى آرزوى مشتاقان. 
 نومید نمیشویم یک آن از تو دیدیم مگر به غیرِ احسان از تو؟ جرم و گنه و خطا و عصیان از ما جود و کرم و عطا و غفران از تو  [ ۱۳۹۲/۰۴/۲۷ ]  [ 4:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ رَحْمَةَ الْأَيْتَامِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ وَ إِفْشَاءَ السَّلامِ وَ صُحْبَةَ الْكِرَامِ بِطَوْلِكَ يَا مَلْجَأَ الْآمِلِينَ خدايا در اين ماه مهرورزى به ايتام، و خواندن طعام، و آشكار كردن سلام، و همنشينى با اهل كرامت را نصيبم فرما، به عطايت اى پناهگاه آرزومندان. 
 بر خلق تمام کرده ای نعمت را جود و کرم و سخاوت و عزت را ای رحمت واسعه به ما یاد بده مانند خودت عطای بی منت را  [ ۱۳۹۲/۰۴/۲۶ ]  [ 4:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ أَعِنِّي فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ وَ ارْزُقْنِي فِيهِ ذِكْرَكَ بِدَوَامِهِ بِتَوْفِيقِكَ يَا هَادِيَ الْمُضِلِّينَ خدايا مرا در اين ماه بر روزه و شب زندارى يارى ده، و از لغزشها و گناهان دورم بدار، و ذكرت را همواره روزى ام كن، به توفيقت اى راهماى گمراهان. 
 با این دل مرده و کویری چه کنم با این همه جرم و سر به زیری چه کنم «مِن اَینَ لِیَ النَّجات یا رب یا رب» تو دست مرا اگر نگیری چه کنم؟  [ ۱۳۹۲/۰۴/۲۵ ]  [ 4:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِي فِيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ وَ لا تَضْرِبْنِي بِسِيَاطِ نَقِمَتِكَ وَ زَحْزِحْنِي فِيهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِكَ بِمَنِّكَ وَ أَيَادِيكَ يَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِينَ خدايا مرا در اين ماه به خاطر نزديك شدن به نافرمانى ات وامگذار، و با تازيانه هاى انتقامت عذاب مكن، و از موجبات خشمت دورم بدار، به فضل و عطاهايت، اى نهايت دلبستگى دل شدگان. 
 لبریز معاصیام پر از آسیبم سرگرم گناه، غافل از تهذیبم ای رحمتِ لایزال! ای رأفتِ محض! یارب به عقوبتت مکن تأدیبم  [ ۱۳۹۲/۰۴/۲۴ ]  [ 4:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ الْقَانِتِينَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنْ أَوْلِيَائِكَ الْمُقَرَّبِينَ بِرَأْفَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. خدايا قرار ده مرا در اين ماه از آمرزش جويان، و از بندگان شايسته فرمانبردار، و از اولياى مقرّبت، به رأفتت اى مهربان ترين مهربانان. 
 از شوق اجابتت چنان لبریزم چون اشک به خاک درگهت ميریزم «اِن اَنتَ قَطَعتَ حَبلَکَ عَن عَبدِک» درگاه اميد کيست دست آویزم  [ ۱۳۹۲/۰۴/۲۳ ]  [ 4:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ قَوِّنِي فِيهِ عَلَى إِقَامَةِ أَمْرِكَ وَ أَذِقْنِي فِيهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ وَ أَوْزِعْنِي فِيهِ لِأَدَاءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ وَ احْفَظْنِي فِيهِ بِحِفْظِكَ وَ سِتْرِكَ يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ. خدايا در اين ماه براى برپاداشتن امرت نيرمند ساز مرا، و شيرينى ذكرت را به من بچشان، و اداى شكرت را به من الهام فرما، و به نگهدارى و پوششت نگاهم بدار، اى بيناترين بينندگان. 
 دنيا و تعلقات دنيا فانی ست لذات همه گذشتنی و آنی ست جز لذت سجده و سحرگاهي که در چشم ترت هوای اشک افشانی ست  [ ۱۳۹۲/۰۴/۲۲ ]  [ 4:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي فِيهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِيهَ وَ بَاعِدْنِي فِيهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِيهِ وَ اجْعَلْ لِي نَصِيبا مِنْ كُلِّ خَيْرٍ تُنْزِلُ فِيهِ بِجُودِكَ يَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِينَ. خدايا در اين ماه به من تيزهوشى و بيدارى عنايت فرما، و از بى خردى و اشتباه دورم ساز، و از هر خيرى كه در اين ماه نازل مى كنى، برايم بهره اى قرار ده، و به حق جودت اى جودمندترين جودمندان. 
 هستيم هميشه از حضورت غافل اما شده الطاف تو ما را شامل «يا غافِر! شَرّنا اِليکَ صاعِد يا راحم! خَيرُکَ اِلَينا نازِل»  [ ۱۳۹۲/۰۴/۲۱ ]  [ 4:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ قَرِّبْنِي فِيهِ إِلَى مَرْضَاتِكَ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَ نَقِمَاتِكَ وَ وَفِّقْنِي فِيهِ لِقِرَاءَةِ آيَاتِكَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. خدايا مرا در اين ماه به خشنودى ات نزديك كن، و از خشم و انتقامت بركنار دار، و به قرائت آياتت موفق كن، اى مهربان ترين مهربانان. 
 از بس که رئوف و مهربانی یا رب تو ملجأ هر پیر و جوانی یا رب هرگز نشنیده ام گنه کاری را از خانه ي رحمتت برانی یارب  [ ۱۳۹۲/۰۴/۲۰ ]  [ 4:0 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِيَامِي فِيهِ صِيَامَ الصَّائِمِينَ وَ قِيَامِي فِيهِ قِيَامَ الْقَائِمِينَ وَ نَبِّهْنِي فِيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِينَ وَ هَبْ لِي جُرْمِي فِيهِ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ وَ اعْفُ عَنِّي يَا عَافِيا عَنِ الْمُجْرِمِينَ. خدايا روزه ام را در اين ماه روزه ي روزه داران قرار ده، و شب زنده دارى ام را شب زنده دارى شب زنده داران، و بيدارم كن در آن از خواب بى خبران، و ببخش گناهم را در آن اى معبود جهانيان، و از من درگذر، اى درگذرنده از گنهكاران. 
 شرمنده ي لطف بیکرانت هستم شرمنده ترین بندگانت هستم «یا رب اَنا سَائِل الَّذِی اَعطَیتَه» عمریست دخیل آستانت هستم  [ ۱۳۹۲/۰۴/۱۹ ]  [ 9:37 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
 اين عبد پر از جرم و خطا را درياب این رویْ سیاه بي حیا را دریاب چنديست گناه سخت لالم کرده اين بندهٔ تحبس الدّعا را درياب *** امام صادق عليه السلام فرمود: مردى از بنى اسرائيل براى اين كه خدا به او پسرى دهد سه سال دعا مى كرد وقتى ديد خداى تعالى او را اجابت نمىكند، عرضه داشت: خدايا آيا من از تو دورم كه سخن مرا نمى شنوى يا اين كه مى شنوى ولى اجابت نمى كنى؟ كسى در خوابش آمد و به او گفت: تو از سه سال تا كنون خدا را با زبانى فحاش و دلى گناهكار و قلبى سركش و نيتى آلوده مى خوانى! از فحشت دست بردار و دل خويش را پاك نما و نيت خويش را درست كن، آنگاه دعا كن. مرد يكسال چنان كرد خداى تعالى حاجتش را برآورده کرد.  آداب راز ونياز به درگاه بى نياز (ترجمه عدة الداعي) ج1، ص125  [ ۱۳۹۱/۰۵/۱۵ ]  [ 11:51 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
 اين بندهٔ رو سياه بر مي گردد از جادهٔ اشتباه بر مي گردد افتاده ز پا اگر چه در بيراهه يک روز ولي به راه بر مي گردد *** شبى روح الامين شنيد از جانب خداوند نداى لبيك مى آيد، ولى ندانست اين لبيك در جواب كيست. خواست شايسته شنيدن لبيك را بشناسد. از حقتعالي استعانت نمود و ديد بت پرستى در بتخانه روم در حالى كه چون ابر بهار مى گريد بتش را صدا مى زند. از مشاهده اين واقعه در جوش و خروش آمد و عرضه داشت: يارب چگونه است كه بت پرستى بت خود را ستايش مى كند و او را به زارى مى خواند و تو از روى لطف و رحمت جوابش را مىگويى! خطاب رسيد: بندهام دلش سياه شده به اين خاطر راه را گم كرده، ولى چون كيفيت راز و نيازش را پسنديدم، لبيکش مي گويم تا به اين وسيله راه را پيدا كند. در آن هنگام زبان بت پرست به خواندن خداى يکتا گشوده شد! انيس الليل، ص 46؛ به نقل از منطق الطير عطار  [ ۱۳۹۱/۰۵/۱۰ ]  [ 9:41 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
 شوری به دل پر تب و تابم دادی همواره تو رزق بی حسابم دادی هر چند اجابتت نکردم هرگز هر بار که خواندمت جوابم دادی   *** در بعضى از احاديث قدسيه آمده كه خداى متعال خطاب به بندگانش مى فرمايد: نَادَيتُـمونِى فَلَـبَّيتكُم، سَـأَلتُمُونِـى فَاعطَيتُكُم، بَارَزتُـمونى فَـأمهَلتُـكُم، تَرَكتُـمونِى فَرَعيتُكُم عَصَيتُمُونِى فَستَرتُكُم، فَإن رَجعْتُم إلى قِبلْتُكُم وَإن أدبرتُم عَنّى انتَظرتُكُم مرا خوانديد شما را اجابت كردم، از من خواستيد به شما عطا نمودم، با من به جنگ و مخالفت برخاستيد شما را مهلت دادم، مرا واگذاشتيد شما را رعايت كردم، مرا معصيت كرديد بر شما پوشاندم، اگر به من باز گرديد شما را مى پذيرم و اگر از من روى بگردانيد به انتظار شما خواهم بود. کشف الاسرار، ج3، ص829  [ ۱۳۹۱/۰۵/۰۲ ]  [ 8:32 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
 
 آنقدر رئوف و مهرباني يا رب که آمده عبد نيمه جاني يا رب هرگز نشنيده ام گنه کاران را از خانهٔ رحمتت براني يارب *** حضرت امیرالمؤمنین علی عليه السلام، بر کفن سلمان فارسی، چنین نوشت: فحمل الـزّاد أقبـح كلّ شيء              إذا كـان الـوفـود علـى الكـريـم وارد شدم بر بزرگترین کریم عالم، در حالی که زاد و توشه ای از حسنات و قلب سلیم به همراه ندارم. آنگاه که کسی بر کریمی وارد میشود، آیا زشت و قبیح نیست که با خود زاد و توشه ای حمل کند! منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى) ج6، ص63  [ ۱۳۹۱/۰۴/۲۶ ]  [ 11:48 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
					
گفتم که براي خاطر او بايد ... گفتم ببرم توشهي نيکي شايد ... افسوس نماند فرصتي تا حتي ... هيهات که عمر رفته کي باز آيد !  [ ۱۳۹۱/۰۳/۱۸ ]  [ 7:15 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
من را هميشه خواندي و نشناختم تو را از غصه ها رهاندي و نشناختم تو را اين بندهی اسير معاصي و نفس را از درگهت نراندي و نشناختم تو را بی یاد تو گذشت همه عمر من ولی با من هميشه ماندي و نشناختم تو را بر خوان رحمت و کرم و استجابتت عمري مرا نشاندي و نشناختم تو را شب هاي جمعه تو نمک اشک و روضه را بر جان من چشاندي و نشناختم تو را با رأفت و بزرگي و آقائيت مرا تا کربلا رساندي و نشناختم تو را  [ ۱۳۹۰/۰۸/۱۰ ]  [ 8:7 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
 بي ارزش و بي قيمت و خوارم نکني دلخسته و آشفته و زارم نکني صد شکر که محتاج تو و لطف توام هرگز تو به خلق واگذارم نکني برادران يوسـف وقتـي ميخواسـتند يوسف را به چـاه بيفکنند، يوسف لبـخندي زد.  يهودا (يکي از برادران) پرسيد: چـرا خنديدي؟ اينجا که جاي خـنده نيـست! يوسـف  گفت: روزي در فکر بودم چگونه کسـي ميتواند به من اظهار دشـمني کند با اينکه  برادران نيرومندي دارم! اينک خداوند همين برادران را بر من مسلط کرد، تا بدانم که  نبايد به هيچ بنده اي تکيه کرد.                                                                          «داستانها و پندها، ج9 ، ص69»  [ ۱۳۹۰/۰۷/۲۳ ]  [ 8:54 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
شده غصهی نان و دنياي ما حجاب ميان حبيب و مُحِبّ توکل نکردیم بر او که گفت: «وَ يَرزُقهُ مِن حَيثُ لا يَحتَسِب» فقط فکر دنياي خود بوده ايم غم دیگران چه؟! ملالی که نیست ندارد اثر در عبادات ما همين رزق هاي حلالي که نيست سحرها و افطارها فکر مان شده خوردن و سفرهی التذاذ مجالي نمانده براي عروج براي مناجات و راز و نياز ادامه شعر را از دست ندهيد  [ ۱۳۹۰/۰۵/۲۸ ]  [ 21:56 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
دردا که مثل ميثم و سلمان نميشويم سلمان شدن که هيچ، مسلمان نميشويم وقتی که غرق سستی و جهل و تغافلیم لبریز استجابت و ايمان نميشويم هر سال چند مصحف زرکوب ميخريم اما انيس و همدم قرآن نميشويم يک عمر بين پيلهی تن دست و پا زديم پروانگي ما چه شده؟ جان نميشويم! بيمار معصيت شده يک عمر نفسمان همت نميکنيم که درمان نميشويم با اين کوير بخل و حسد خو گرفته ايم افسوس، رود و چشمه و باران نميشويم ادامه شعر را از دست ندهيد  [ ۱۳۹۰/۰۵/۱۲ ]  [ 18:58 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
امام صادق (ع) فرمودند:  تَعصِى الإله و أنت تُظهِرُ حُبَّه  هَذا لَعَمرى فِى الفِعالِ بَدیعٌ لَو کَانَ حُبُّکَ صَادِقاً لَأطَعتَهُ  إنَّ المُحِبَّ لِمَن یُحِبُّ مُطِیعٌ در حالى که به خدا اظهار محبت میکنی، گناه مىکنى؟ به جان خودم قسم که این، کار عجیبى است. اگر محبت تو واقعى بود، باید خدا را اطاعت مىکردى زیرا که عاشق، مطیع کسى است که به او علاقه دارد. امالی شیخ صدوق ص 490  [ ۱۳۹۰/۰۵/۰۸ ]  [ 0:5 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
شباي اشک و مناجات اومده دوباره دلم به ميقات اومده اين شبا با اميد عنايت و کرم مادر سادات اومده 
 اومده دلم با اشک و التماس ميون اين دلاي خدا شناس اگه اينجا خدايي نشه دلم پس پناهگاه گنه کارا کجاس؟ 
 اومدم با کوله باري از گناه با دلي آلوده و رويي سياه اومدم تا ميون خوبات يه شب بنده ی بي پناهو بدي پناه 
 اومدم بهت بگم خيلي بدم به تموم دنيا جز تو رو زدم اما اين دفعه به عشق بندگيت در خونه ی تو مولا اومدم 
 اونقده رئوفي و بنده نواز رد نمي شه پيش تو دست نياز اومدم تا بچشوني به دلم لذت عبادت و ذکر و نماز 
 چشم من گواهِ احوال منه رو سياهيم، مال اعمال منه اما پر زدم اگه تا مهمونيت عشق فاطمه پر و بال منه 
 بدون معطّلي يادم دادي آره من بدم ولي يادم دادي وقتي که سرشتي آب و گلمو يادته علي علي يادم دادي 
 گفتي مي خوام هميشه با من باشي به دور از درد و غم و محن باشي به کارت گره نمي افته اگه هميشه تو سايه ی حسن باشي 
 اگه حرف عشقت اومده وسط من مي خوام براي تو باشم فقط دستمو بذار تو دستاي حسين شبيه شهيدا تا آخر خط 
 يه نگاش حلال مشکلاتمه اشک روضه هاش آب حياتمه دنيا و آخرتم غم ندارم تا حسين سفينه النجاتمه 
 منم اون کبوتر امام رضا که ميام از سفر امام رضا ايشالا روزي اين شبام بشه آخرش يک نظر امام رضا 
 کاش مي شد جامون تو آسمون باشه گوشه ی محراب جمکرون باشه کاش مي شد دلاي ما هر نيمه شب همسفر با صاحب الزمون باشه 
 يه سحر بريم پيش امام رضا يه سحر بريم به سمت کربلا بشه روزيمون بازم سر بذاريم روي شش گوشه ی ارباب باوفا 
 يه سحر با ناله با اشک دو عین بشينيم ميون بين الحرمين دور صحن با صفاش طواف کنيم تا نفس داريم بگيم حسين حسين 
 راهي شيم با اشک و آه و زمزمه سمت مرقد امير علقمه اونجا که شباي جمعه مي پيچه پاي سرداب بوي ياس فاطمه 
 اونجا نوکريمونو نشون بديم دلمونو دست روضه خون بديم اگه افتاد نگامون به قتلگاه روي تل زينبيه جون بديم 
 گوش کن اين همون صداي هلهله س يا صداي ناله هاي سلسله س يا صداي قاري از تو قتلگاه يا صداي بي کسي قافله ست 
 خوب نيگا کن اينجا خاک کربلاست سه روزه تني به خاک و خون رهاست دستاي بسته ی زينبو ببين هنوزم سر حسين رو نيزه هاست...  [ ۱۳۸۹/۰۵/۱۹ ]  [ 12:17 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
يادش به خير شوق وصالي كه داشتيم باران اشكهاي زلالي كه داشتيم 
  [ ۱۳۸۸/۰۶/۰۲ ]  [ 2:45 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
غرق دریای گناهم ای خدای مهربون گمشده میون راهم ای خدای مهربون قسمت می دم به جون فاطمه نیگا نکن تو به این دل سیاهم ای خدای مهربون اینقدر در می زنم تا کنج خونة خودت عاقبت بدی پناهم ای خدای مهربون جوونیم رفته و حالا برا من مونده فقط روی لب تلخی آهم ای خدای مهربون  گواه  دل  شکسته  و  پریشون  منه دامن خیس نگاهم ای خدای مهربون میدونی قصه چیه که این همه امید دارم من با این عمر تباهم ای خدای مهربون آخه من هر شب جمعه زائر علقمه و  خاک سرخ قتلگاهم ای خدای مهربون  [ ۱۳۸۶/۰۷/۰۱ ]  [ 1:30 ]  [
 یوسف رحیمی ] 
[ 
 ]  
 | 
|
| اي با شکوه از تو سرودن سعادت است * اين شعرها بهانهي عرض ارادت است |