کاروان دل |
دلی آواره آوردم کنارت کنار آستان پر غبارت نگاهی کن که باشد قلب من هم یکی از یا کریمان مزارت * فرات خون شده چشم تو سی سال میان روضه ها می رفتی از حال دل تو هروله می کرد یک عمر میان خیمه گاه و تلّ و گودال [ ۱۳۹۲/۰۹/۰۶ ] [ 11:56 ] [
یوسف رحیمی ]
[
]
|
|
اي با شکوه از تو سرودن سعادت است * اين شعرها بهانهي عرض ارادت است |