کاروان دل
 

شب هفتم محرم رسيده

شبي که گريه ها بي امون مي شن

شبي که ماها بايد سکوت کنيم

آخه شش ماهه ها روضه خون مي شن

 

عزيزم حالا که شش ماهه شدي

منو آتيش مي زني با هر نگات

دل من اگرچه طاقتش کمه

ولي باز روضه بخون با گريه هات

 

عزيزم اگه مي بيني از چشات

باروني تر چشم من حالا

شنيدم با اشکِ يک شش ماهه هم

غوغايي به پا شده تو کربلا

 

گل شش ماهه اي که از تشنگي

تو وجودش تابِ بي تابي نبود

مادرش تموم خيمه ها رو گشت

توي مشکا قطره ي آبي نبود

 

وقتي که گل نداره تاب و قرار

باغبون چطوري آروم بشينه

چي به روزش مياد اون لحظه اي که

لب خشک و پرپرش رو مي بينه

 

عزيزم طاقت داري برات بگم

خيلي سخته آخرِ اين ماجرا

ديگه راه چاره اي نمونده بود

عمه داد قنداقه رو دست بابا

 

بابا قنداقه رو برد تو ميدون و

گفت به کوفيا که آزاده باشيد

آخه چي کم مي شه از شما اگه

جرعه آبي به گلي داده باشيد

 

اما کوفيا به آقاي غريب

مي دوني که چطوري جواب دادن؟

نمي ميري اگه که بهت بگم

آخرش چطور به غنچه آب دادن

 

حرمله رسيد با يک سه شعبه و

مثه چشم پُرِ خون عمويي

اين دفعه هدف گرفت شش ماهه رو

شده پرپر غريبونه گلويي

 

خون شده دل همه اهل حرم

از مصيبت گلوي پرپرش

ولي قاتل دل بابا شده

شش ماهه با خنده هاي آخرش

[ ۱۳۹۲/۰۸/۱۹ ] [ 0:0 ] [ یوسف رحیمی ] [ ]
.: کاروان دل: پايگاه اشعار آئيني يوسف رحيمي :.
اللهم عجل لوليک الفرج

رهبر معظم انقلاب:
درس عاشورا، درس فداكارى و ديندارى
و شجاعت و مواسـات و درس قيـام للَّه
و درس محبّـت و عشـق اسـت. يكى از
درسهاى عاشورا همين انقلاب عظيم و
كبيرى‌ست كه‌شما ملت ايران پشت‌سر
حسين‌زمان و فرزند‌ابى‌عبداللَّه الحسين
عليه‌السلام انجام داديد.

در خون ماست غیرت سردار علقمه
هیهات اگر حسین زمان را رها کنیم...