کاروان دل |
با اشک دو عین يا قديم الاحسان با اين همه دِيْن يا قديم الاحسان ما آمده ايم تا ببخشي ما را امشب به حسين يا قديم الاحسان
*
اين دل شده هيأت اباعبدالله سينه زن غربت اباعبدالله يارب مچشان حرارت آتش را بر زائر تربت اباعبدالله
*
با دست تهي و کوله باري از آه اين بار هم آمده گدايت از راه از کار دلم گره گشايي فرما با دست سه سالهٔ اباعبدالله
*
من آمده ام توشه اي از آهم ده سوز نفس و اشک سحرگاهم ده هرچند تمام کرده اي نعمت را يک بار دگر به کربلا راهم ده
***
آیت الله شیخ حسنعلی اصفهانی نخودکیرحمه الله از علمای ربّانی و صاحب کراماتي بود که ارادت ويژه اي به خاندان رسالت و حضرت سيدالشهدا عليه السلام داشت. این عارف وارسته هر سال دهه محرم در منزل خود مجلس روضه برپا می داشت و بسیار گریه می کرد و یاد مصائب امام حسین عليه السلام برایش جگرسوز بود. نقل کرده اند وقتی ايشان از دنیا رفت، یکی از بزرگان او را در عالم خواب دید و احوالش را جويا شد. پاسخ داد: وقتی مرا در قبر نهادند دو فرشته نکیر و منکر برای سوال و جواب آمدند. از توحید و نبوت سوال کردند، جواب دادم تا این که از امامان پرسیدند: نام امیر مومنان عليه السلام را به زبان آوردم که امام اول من است، سپس از امام حسن عليه السلام نام بردم؛ ولی وقتی که نام امام حسین عليه السلام را به عنوان امام سومم به زبان آوردم بی اختیار گریه کردم، آن دو فرشته نیز منقلب شده و گريستند. سپس به یکدیگر گفتند: آزادش کنیم کار این آقا با امام حسین عليه السلام است دیگر نیازی به سوال نیست. مرا آزاد نمودند و رفتند و اینک می بینی که شاد و خرسندم و در جایگاه خوبی هستم. کرامات امام حسین عليه السلام ، ص 178 [ ۱۳۹۱/۰۵/۲۵ ] [ 8:53 ] [
یوسف رحیمی ]
[
]
|
|
اي با شکوه از تو سرودن سعادت است * اين شعرها بهانهي عرض ارادت است |